چطور شد به آشپزی علاقمند شدید؟
به دلیل شغل و دوران دانشجویی مجردی زندگی می کردم و در نتیجه آشپزی هم می کردم، اطرافیان می گفتند آشپزی من خوب است من هم باورم شد و به مرور بیشتر آشپزی کردم. در زمان کار هم که رشتهام عمران بود و مجبور بودم برای انجام پروژه-ها در سفر باشم هر چند آشپز داشتیم اما برای دوستان برای تنوع و یا در تعطیلات آشپزی می کردم. مدتی بعد و خیلی زود مادرم را از دست دادم و با پدرم مجردی زندگی میکردم که باز آشپزی من ادامه یافت. بنابراین بعدی از زندگیم را اشغال کرد. اما هرگز به آن به عنوان آشپزی حرفه ای نگاه نکردم و بیشتر برای لذت بردن بود و غیرحرفهای در کنار سایر کارهایم.
من کارهای هنری مختلفی انجام دادم که یکی از آنها آشپزی بود. به مرور به این نتیجه رسیدم که باید بیشتر در آن مطالعه کنم و ریزهکاریهای بیشتر و بهتری یاد بگیرم. در نتیجه شروع به مطالعه و تحقیق کردم و با روش تحقیق توانستم کتاب خوراکیهای سرزمین باران را آماده کنم تا به عنوان یک کتاب مرجع برای کسانی باشد که میخواهند با آشپزی گیلان آشنا شوند و از آن استفاده کنند.
کتاب دیگری هم در این زمینه دارید؟
خیر، کتاب دیگری ندارم. البته درباره معماری سنتی و به طور اخص حمامهای سنتی در گیلان کتاب تألیف کردم و همین¬طور به اندازه کتابی شعر و ترانه دارم. اما هنوز هیچ کدام را منتشر نکردم. اما کتاب خوراکیهای سرزمین باران در حقیقت دو بخش است. بخش ابتدایی آن درباره فرهنگ و سنن و آداب گیلانیها و ارتباط آن با غذا هست و بخش دوم نیز مربوط به طرز تهیه غذاهای محلی است که به صورت میدانی طی ۱۰ سال و با سفر به نقاط مختلف استان گردآوری کردم. غذاهایی که اسم برخی از آنها را شاید حتی گیلانیها نشنیده باشند و یا اسامی برایشان عجیب باشد.
در زمینه برخی دیگر از هنرها هم فعال هستید و پیگیر، درباره آنها بفرمایید.
از نوجوانی با شعر و ترانه آشنا شدم و از محضر اساتید بزرگی هم بهره بردم. در دوران دانشجویی ۱۲ متن تئاتر نوشتم که تعدادی از آنها هم اجرا شد. خوشنویسی کردم و تا مدارجی هم پیشرفت داشتم. بعداز آن عکاسی کردم و از محضر اساتیدی چون ملک¬مدنی و برخی دیگر از اساتید داخلی و خارجی بهره بردم.
به کدامیک بیشتر علاقه دارید، نسبت به آشپزی؟
آشپزی هم هنر است و هنر کلاً جلای روح است. بین هنرها منافاتی وجود ندارد و به حس و حال آدم بستگی دارد. زمانی فضایی هست که چیزی بیشتر از شعر روح را اقناع نمیکند و در فضایی دیگر خوشنویسی یا موسیقی. چون سالهاست که ساز میزنم.
چه غذای گیلانی را بیشتر میپسندید؟
تنوع غذایی در گیلان چنان زیاد است که انتخاب بین آنها خیلی سخت است. ما در گیلان برای فصلهای مختلف غذاهای مختلفی هم داریم و میتوان برای هر فصلی غذای همان فصل را دوست داشت و من نیز غذای هر فصلی را در همان فصل ترجیح میدهم. همین تنوع غذایی در گیلان نشان می¬دهد که مردم گیلان تنوع طلب هستند. در خیلی از مناطق دیگر مردم زیاد درگیر رنگین کردن سفره نیستند اما از خصوصیات گیلانیها این است که در کنار غذای اصلی؛ غذاهای کناری زیادی را میپسندند. برای گیلانیها غذا شاید دلچسبتر باشد. من فکر میکنم ما گیلانیها خیلی خوشبخت هستیم که این فرهنگ غنی خوراک را داریم.
به موسیقی و ساز اشاره کردیم. چه سازی را دوست دارید.
بیش از دو دهه از زندگیم را دف به صورت تخصصی به خود اختصاص داده اما به سازهایی مثل سه تار، تار و کمانچه هم علاقمندم و موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی را دوست دارم. چرا که معتقدم زندگی براساس موسیقی پیش میرود. آهنگ زندگی ما از صداهای طبیعت اطراف ما و از ریتم آنهاست و در سکوت چیزی نیست جز رخوت و دلمردگی.
کتاب خوراکیهای سرزمین باران به چاپ چندم رسید؟
سه چاپ تاکنون منتشر شده و درگیر چاپ چهارم هستیم.
و در پایان اگر حرف و سخنی باقیمانده…
از روزنامه خزر بابت این گفتگو تشکر میکنم و اینکه به یادم بودیم و امیدوارم مشکلات اخیر در کشور و جهان هم حل شود تا بتوانیم همدیگر را بهتر ببینیم و دست هم را بفشاریم.
گفتگویی با رضا شرافت پیما نویسنده کتاب خوراکی های سرزمین باران مردی برای تمام فصول
چطور شد به آشپزی علاقمند شدید؟ به دلیل شغل و دوران دانشجویی مجردی زندگی می کردم و در نتیجه آشپزی هم می کردم، اطرافیان می گفتند آشپزی من خوب است من هم باورم شد و به مرور بیشتر آشپزی کردم. در زمان کار هم که رشتهام عمران بود و مجبور بودم برای انجام […]
- منبع : خزر
- دیدگاهها برای گفتگویی با رضا شرافت پیما نویسنده کتاب خوراکی های سرزمین باران مردی برای تمام فصول بسته هستند